به گزارش فوژان نیوز،مانیا بابایی بازیگر نقش غزل فیلم سینمایی «تا ۱۰ بشمار» ساخته فرید ولی‌زاده درباره نقش خود گفت: غزل فیلمنامه «تا ۱۰ بشمار» دختر بچه‌ای همسن وسال من است، فال می‌فروشد تا شاید مقدار خیلی کمی از هزینه‌های خانواده راجبران کند.

من شاید بیشتر روزهایی که کنار پدر و مادرم در پارک قدم می‌زدم بارها با این عزیزان برخورد داشتم که بجای فروش فال به من بخاطر شرایط سنی کم، فال را به پدر و مادر م می‌فروختند و من همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا به من تعارف خرید فال نمی‌کنند؟! و چرا با توجه به سن و سال کم این عزیزان در کنار خانواده نیستن؟! و صدها سوال دیگر؟!

وی افزود: تا اینکه در فراخوان تست بازیگری در موسسه فوژان فیلم، این نقش را تست دادم و بدون هیچ پیش زمینه‌ای با تمام همان سوال ها برای این نقش انتخاب شدم. ابتدا فکر می کردم که چرا باید این نقش را بازی کنم !؟ ولی بعد از خواندن نقش متوجه شدم که شاید بتوانم جواب سوال‌های خود را بگیرم.

این بازیگر نوجوان با اشاره به اینکه نقش غزل دختری است خوش زبان و خوش صحبت که علی‌رغم سواد خواندن و نوشتن و داشتن مادربزرگی که کتاب شعر حافظ را حفظ است و بخاطر قبول مسئولیت به فروش فال روی آورده است یادآور شد: من بعد خواندن فیلمنامه بارها با پدر و مادرم به پارک رفتم و با این دوستان هم صحبت شدم و متوجه شدم بیشتر  آنها به خودشان و آرزوهای خود فکر نمی‌کنند و بیشتر به خانواده خود فکر می‌کنند تا آرزوهای خود و بخاطر همین هم دوست داشتم کمی از احساس این دوستان را زندگی و تجربه کنم و خودم را بیشتر در قالب نقش حس کنم.

او در پاسخ این سوال که با توجه به اینکه فیلم به صورت پلان-سکانس‌های طولانی تصویربرداری شده، چه چالش‌هایی در بازی داشتید توضیح داد: من برای بار اول بود که به شکل جدی جلوی دوربین یک فیلم قرار می گرفتم و شاید در ابتدای این راه سخت می‌شد از عهده این نقش بربیام. تمرینات زیادی را پشت سر گذاشتم و روزانه بالغ بر جندین ساعت تمرین می کردم تا بتوانم نقش را به‌درستی ایفا کنم. بنابراین روزهای زیادی با پدر و مادرم در حال راه رفتن تمرین می کردم بخصوص در جلسات دور خوانی فیلم توجیه شدم که کلا معنی پلان-سکانس چیست و بارها پلان سکانس‌های بلند سایر فیلم را نگاه می‌کردم و باور داشتم کاری سخت‌تر از سن و سال خود انجام میدهم.

بابایی ادامه داد: با تمرکز روی تمرینات و در س‌های داده شده، خودم را از زندگی فعلی جدا کردم و سعی کردم تا حد امکان نقش غزل را به‌درستی بازی کنم. حتی بارها برای تمرین و دورخوانی از مدرسه مرخصی گرفتم. می‌خواستم خودم را برای اولین بار در ایفای این نقش جدی بگیرم تا شانس بازی در فیلم‌های زیادی را به‌دست بیاورم.

او درباره همبازی شدن با منوچهر زنده‌دل و غزاله نظر اظهار کرد: من همیشه صدای  آقای منوچهر زنده‌دل را از تلویزیون با فیلم های دوبله شده می‌شنیدم و وقتی ایشان را از نزدیک دیدم به باوری راجع به صدای ایشان در ذهنم می پروراندم رسیدم. او بسیار گرم و مهربان با من برخورد کرد و خانم غزال نظر نیز با مهربانی هر چه بیشتر در تمرین قبل از فیلمبرداری کمک کرد و باعث شد اعتماد به نفس من برای بازی در نقش غزل بیشتر شود.

وی در پاسخ این سوال که جلسات دورخوانی چه نقشی در بهتر شدن بازی شما داشت و با توجه به آنکه فرید ولی‌زاده کارگردان فیلم در زمینه بازیگری فعالیت دارند، چه گپ و گفت‌هایی داشتید و آیا این آشنایی کارگردان به شما کمک کرد؟ بیان کرد: من شاید در ابتدای این راه و موقع انتخاب شدن برای این نقش هیچگونه پیش زمینه‌ای از بازیگری نداشتم. بعد از جلسات دور خوانی و آموزشی تازه فهمیدم بازیگری چه کار سختی است.

آقای  ولی‌زاده طوری با من تمرین می کرد که تازه معنی بازیگری را متوجه شدم من تازه فهمیدم نمای دوربین و سکانس چیست، سکان-پلان چیست  و حتی تمام ابزارهای فیلمبرداری و نوع کاربرد آنها را از آقای ولی‌زاده یاد گرفتم  و بطور کامل علاوه بر تکنیک‌های بازیگری، دروسی از کارگردانی را هم از ایشان آموختم.

ایشان خیلی تاکید دارند که یک بازیگر قبل از اینکه جلوی دوربین برود می‌بایست تمام عوامل پشت دوربین و وظایف آن را بشناسد و به تمام آنها احترام بگذارد و اینکه یک بازیگر با شناخت از تمام تکنیک و درست قرار گرفتن جلوی دوربین و رعایت تمام نکات و شناخت از نوع نمایی که گرفته می‌شود باید ظاهر شود.

من آنقدر از ایشان آموختم که موقعی سر یک فیلم حاضر شوم به من نگویند تازه کاری و بگویند چند ساله داری کار می‌کنی! البته این تعریف از خود نیست ولی من تمام اصطلاحات بازیگری را از ایشان یاد گرفتم و بعد جلوی دوربین حاضر شدم.

 

مانیا بابایی در بخش دیگری از صحبت‌ها خود با اشاره به اینکه زمانی که می‌خواستم در نقش غزل حاضر شوم آقای ولی‌زاده به من گفت حتما فیلم «ماهی و گربه» را ببینم و با تاکید بر اینکه شاید این فیلم برای سن و سال من مناسب نباشد، از پدر و مادرم خواست تا تکه‌های از فیلم را بصورت گزیده به من نشان دهند اضافه کرد: من بعد از دیدن چند دقیقه‌ای از فیلم از ایشان پرسیدم چرا شیوه فیلمبرداری اینگونه است و ایشان تازه معنی «هنر و تجربه» برای من جا انداختند و حتی کتابی از آثار نمایش داده شده «هنر و تجربه» به من هدیه دادند که فیلم «خانه دوست»آقای عباس کیارستمی در آن معرفی شده بود و من این فیلم را دیدم و با تمام سادگی خیلی این فیلم را دوست داشتم. بخاطر همین شناختم از موسسه «هنر و تجربه» بالا رفت و فیلم‌هایی که در سطح سنی من نمایش داده شود را قطعا دنبال می‌کنم.

وی تاکید کرد: این روزها خیلی خوشحالم بعد از دو سال سخت کرونایی فیلم سینمایی «تا ۱۰ بشمار» را روی پرده سینماهای «هنر و تجربه» می بینم و احساسم این است که یک فیلم خاص را بازی کرده‌ام و برخورد همکلاسی ها و دوستان و بازخوردها را خیلی دوست دارم.

بابایی در انتها گفت: من در آخر این گفت‌وگو از پدر و مار عزیزم بخاطر تمام حمایت‌هایشان از من در این فیلم و صبوری در  تئاترهایی که هم‌اکنون در حال بازی هستم تشکر می‌کنم .

در انتها فیلمی از پشت صحنه و تمریناین  این بازیگر را شاهد خواهیم بود.

سعید حضرتی